- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
تنهـا نه اینکه بر تن تو جـامۀ عـزاست حتی سیـاه پوش غمت سُـرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چـشم هـای دائـم الأشـک تو آشنـاست تنهـا، غریب، گـوشـۀ سـرداب خـانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست ایـن روزهـا اگـر کـه نـداریـد زائــری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست انــگــار مــاتــم تــو تــمـامـی نـدارد و هر روز، سینۀ تو به یک داغ مبتلاست تـو سـوگـوار خـانـۀ آتـش گـرفــتــه ای اما شکستن تو در این داغ، بی صداست مثل هـمـیـشه آخـر شعـرم رسید و بـاز دستم به دامن تو و امضای کـربـلاست
: امتیاز
|
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در هنگام وفات
عاشق همیشه قسمتش حیران شدن بـود پارهگریبان، بی سر و سامان شدن بود اول قـرار ما دو تـا قـربــان شـدن بود رفتی و سهـم من بـلاگــردان شدن بود یکسال و نیم آتـشگرفتن سهـم من بود تـقــدیــر پـروانه از اول سـوختـن بود یکسال و نیم از رفتن تو گـریـه کردم با هـر نــخ پـیـراهـن تو گـریـه کـردم خیــلــی برای کـشـتـن تو گـریه کردم با خـنـدههای دشـمن تو گــریــه کـردم هرشب بــدون تو هزاران شب گذشته دیگــر بیا آب از ســر زینب گــذشتـه آخــر مــرا بـا غــصّــۀ ایّــام بــردنــد با خــاطـرات سیــلی و دشنــام بـردنـد بین همان شهــری که بزم عــام بردند این آخـر عــمـری مرا در شــام بردند پــروانــه ها خـاکسترم را جمع کردند از زیــر سایه بستــرم را جـمع کردند گــفــتــم به عبـدالله که یــاد قَــرَن کــن کمتر کنارم صحبت از باغ و چمن کن این آخر عـمـری مرا رو به وطـن کن من را میان کـهـنـه پـیـراهن کـفـن کن با قــاسم و عبــاسـم و اکـبــر بیــائــیـد من را بـسوی کــربــلا تـشـیـیـع نمائید حــالا دگــر بال و پــری دارم، نـدارم در آتـشـت خــاکــسـتـری دارم، ندارم من سـایــۀ بــالا ســری دارم، نــدارم چـیزی به جز چشم تری دارم، نـدارم آنقدر بین کوچهها بال و پـرم سوخت والله بـعـد کـربـلا خـاکـستـرم سوخت بــاور نخــواهی کــرد با اغـیـار رفتم بـا قلب پــاره بر ســر بــازار رفــتــم خیـلــی میــان کـوچـههـا دشـوار رفتم بــا نـاسـزای تــنــد نــیــزهدار رفــتــم یـادم نـرفـتـه دست بر پـهـلـو گـرفـتـم با کعب نی هـم، ای برادر خو گرفتم دیر آمدم دیدم سرت دست کـسی رفت عـمّـامـۀ پـیـغـمـبرت دست کسی رفت هم یـادگــار مـادرت دست کـسی رفت دیدم چسان انگشترت دست کسی رفت هم خـویش را پـهـلوی تو انـداختم من خود را به ناله روی تـو انـداخـتــم من
: امتیاز
|
ذکر سینه زنی وفات حضرت زینب سلام الله علیها
یـا زهـرا ببـیـن جـانم بـر لبِ ســـوز عــالـم از داغ زیــنـبِ دختـر عزیزت تـو بستـره ای وای ای وای عـزادار غـم های دلـبـره ای وای ای وای مـی خونه گـل حـیـدر*** أشهد و دم آخـر*** به یـاد مصیبت هـای بـرادر وای؛ غریب حسین ــ غریب حسین ــ غریب حسین (۲) ********************************************* پـیـرهـن حـسـیـن تو آغوششه هنوز یک صدا توی گوششه یکی میزنه ناله از عطش ای وای ای وای یکی میان خیمه کرده غش ای وی ای وای دل عمّه چه زاره *** میگـه عیـبی نداره *** عموی با وفاتون آب میاره وای؛ غریب حسین ــ غریب حسین ــ غریب حسین (۲) ********************************************* وقت رفـتـنه داره سـوز و آه یـاد کــشــتـۀ بـیـن قـتــلـگــاه میگه زیرلب نور عین من ای وای ای وای لباسات و بردن حسین من ای وای ای وای سر تو روی نی ها *** کفنت خاک صحرا ***أمون از دل حیدر، دل زهرا وای؛ غریب حسین ــ غریب حسین ــ غریب حسین (۲)
: امتیاز
|
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در هنگام وفات
ای آنکه وجــودم شده بیت الحـزن تـو غـرق غـم و انـدوه شـدم از مـحـن تو در آتش هجران تو یک سال شب و روز چون شمع وفا سـوخـتم از سوختن تو یک سال نه،یک عمرگذشته است که ازغم گـریـان شــده ام بـر بـدن بـی کـفـن تـو در خـلـوت با پیرهن غـرقـه به خونت مـشـغـول زیـارت شـده ام بـا بــدن تـو خواهی که بدانی چه رسیده است به زینب صدچاک شده جان ودل من چو تن تو آتـش زده یـکـبـار دگـر هـسـتـی مـا را خـونـی که روان بود ز کـنـج دهن تو تو لالـۀ خـونـیـنـی و من یـاس کـبتودم پـرپـر شـده ام از غـم پـرپـر شـدن تـو همراه بـسی خـاطـرۀ مـردی و ایـثــار ثبـت است به تـاریـخ پـیام و سخن تو عمری ست«وفائی» ز مصیبات دل من بـا آتـش دل سـوخـتـه در انـجـمـن تـو
: امتیاز
|
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها هنگام وفات
در چـشـم های مـنـتـظرم نا نمانده است یک چـشـم هم بــرای تماشا نمانده است از بسکه گریه کرده ام و خون گریستم اشکی برای دخـتـر زهـرا نـمانـده است نزدیک ظـهـر و بستـر زینب در آفتاب جانی ولی در این تن تـنـها نمانده است چـیزی برای آنکه فـشـارم به سیـنـه ام جز این لـبـاس کهـنـه خدایا نمانده است غــارت زده منم که پس از غـارت دلم زلـفـی بـرای شـانـه زنـهـا نـمانده است ای شـاه بی کـفـن، کـفـنـم کـن بــرادرم با دست خـود به چـادر مـشـکـی مادرم آه از خـیــام شـعـلـه ور و از شراره ها از خـنـده هـا،هـلـهـلـه هـا و اشـاره هــا غارتگران پس از تو به ما همله ور شدند بـسـتـنـد پـیـش مـا هـمـۀ راه چــاره هـا غـارت شدند جـوشن و پـیـرآهن و علم حـتـی زخـیـمـه هـا هـمـۀ گـاهـواره هـا در دستـهـا نـبـود بـه جـز تـازیـانـه هــا بر پنجه هـا نبـود به جـز گـوشـواره ها چیزی نـمـانده بود که معـجـر بخوانیش بر گیـسـوان شعـلـه ور از تکه پاره ها از بس زدند بال و پر کودکان شکست از بس زدند چوب تر خیزران شکست
: امتیاز
|
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها هنگام وفات
کسی محـبـت خـود يا که بـرمـلا نـکـنـد و یـا به طـعـنـه و دشـنـام اعـتـنـا نکـنـد تـمـام شـهـر ز احـوال من خـبـر دارنـد قـرار نیست دلـی بـشـکـنـد صـدا نکـنـد به زنـده ماندن شمع و عــروج پـروانه کـه آشـنـای کـسـی تـرک آشــنـا نـکـنـد فـراق بـعـد تو با هیـچ عـاشـقـی دیـگـر چـنـانکه با دل من کـرده است تا نـکـند به روی شانه هر کس جنازه ای بردنـد نـشـد که خـواهـر تـو یـاد بـوریــا نکـند قسم به دست امامت که خواهرت آن شب مـحـال بـود بـرای تو جـان فــدا نـکـنـد تو زنده بودی من هر چـقـدر نـاله زدم نـشـد که رأس تو را از بدن جـدا نکند به زیـر تـابش خـورشیـد بستری دارم چـگـونـه یـار به محـبـوب اقـتـدا نکــند به پشت گـرمی پـیـراهن تو می میرم کسی ز سینه ام این هـدیه را جـدا نکند
: امتیاز
|
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در هنگام وفات
یکسال میشود که تو هم پر کشیـدهای من هم به سوگ پر زدن تو نشستهام *** *** *** *** ***
: امتیاز
|
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها هنگام وفات
نه هم دمی، نه مونسی،نه یـار و یاوری جان دادنم چه سخت شد این روز آخری یک سال و نیم هست که هِی میخورم زمین مـثـل کــبـوتـری کـه نـدارد دگـر پــری گرچه جلال وشوکت من ارث مرتضی است ارثــیــۀ قــد خــم مـن، هـسـت مــادری عـبـدالـه ایـن تـن و بــدن خـسـتــۀ مـرا تا زیر نور و شعـلۀ خـورشید می بری؟ پـاشـو، حـسـیـنـم آمـده رد و بـدل کـنـیم درد دل و گــلایــۀ خـواهــر بــرادری در گنجه لای بقچه،لباسی ست رنگ خون برخـیـز، بـلکـه مـونس من را بـیـاوری می خـواهم از فـراق شکـایت کنم به او درسینه ام غمی است که او هست مشتری من را زدند، خب به فدای سرت حسین هر کس رسید، در تو فرو کرد خنجری سر نیزه ای که بر کمرت خورد روی اسب بـعـدا کـمـانـه کـرد به کـتـف کـبـوتری عباس اگر که بود، دگر غـصه ای نبود دیگـر نـمی دویـد کـسـی پـشت دخـتـری من زیـنـبــم موی مرا هـیچ کـس نـدیـد کـردم قـیـام تـا نـخـورد دسـت مـعجری
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
دل پراز شوکت و فرّشد،شب میلادعلى میـوۀ صبـر ظـفر شد، شب میلاد على فرشى از بال ملک،روى زمین گستردند آسمان زیر و زبـر شد، شب میلاد على سبز پوشان فلک، خـنـده کنان مى گفتند شب عـشـاق، سحـر شد شب میلاد على دل که با یاد على، گرد جهان مى گردید راحت از رنج سفر شد، شب میلاد على تا سحر زمزمۀ ناد عـلى، بر لب داشت هرکه زین مژده خبر شد، شب میلاد على چه مبارک سحرى بود که هر بنده ز خود تـا خـدا راه سـپـر شـد شب میـلاد عـلى سرو توحید،که سر به فلک افراخته بود قد برافـراشـتـه تـر شد، شب میلاد على مطلع الفجرهدایت، ز افق سر زد و گفت لـیـلـة الـقـدر دگـر شـد، شب میلاد على نـور جـاویـد ولایت، به نـبـوت پـیوست صحبت ازشیر وشکر شد، شب میلاد على نخل ایمان عـدالت، که برومـنـدى یافت سبز از این راهگذر شد شب میلاد على کعبه تنها صدف بود که در قلب کـویـر دامنش حِجر و حَجَر شد شب میلاد على زمـزم از زمزمۀ نام عـلــى شد شیرین ناودان زمزمه گر شد، شب میلاد عـلى تــازه شد بار دگر، شـیـوۀ ابـراهـیـمـى سهم بـتـخـانـه تـبر شد، شب میلاد على دید بتها همه در قبضۀ این بت شکن است کـعـبـه آیـنـده نـگـر شد شب میلاد على کعبه میـقـات دل انگیـز خدا جویان بود قــبلـۀ اهـل نـظـر شد، شب میلاد عـلى بسکه تأثیرپذیراست از این مژده (شفق) صاحب حـسـن اثر شد شب میلاد على
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
ماهِ مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غـیـر را با ما بـخوان در توسل شـبّـر و شـبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لکلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعـایی از گـنـاهانت برآی همچنان بنت اسد بر درگه یـزدان درآی دانهٔ اشـکـی چـنـان آییـنه صافت میکند سـوز آهـی مـحـرم بـزم عـفـافت میکند روبه مسجد کن ببین رحمت طوافت میکند ذات حق دعوت برای اعتکـافت میکند معتکف در مسجد آنچه دید جز آنجا نبود اعتکاف هیچ کس چون مادر مولا نبود مـادری کـاو را ببخشد عالیِ اعلی علی پـیـش کـعـبـه کس نداند حال او الّا علی میرسد بر گوش جانش نغمههای یا علی اعـتـکـافـش در حریم کعبه باشد با علی چون سرآمد اعتکافش،عشق شد مدهوش او تــا بـرآمـد آفـتــابـی بـود در آغــوش او ای حرم درباز کن جانانه را در بربگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بربگیر چون صدف این گوهر یکدانه را در بربگیر خانه را بگشا وصاحبخانه را در بگیر در ز دیوارحرم وا کن، به مردم درببند خود کمر در خدمت این کودک و مادر ببند ای حرم! غسل زیارت کن جمالش را ببین چهرۀ چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بکش بر روی بتها وخط و خالش را ببین بر سر دست رسولالله مـقـالـش را بـبین کز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان! هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عـقـدۀ غـم به پیـمـبر باز شد شهر علم مصطفی را برجهان در باز شد حـجـت داور لـبـش با نـام داور باز شد ای حریم کعبه! بشنو، این ندای دلنشین آیـههای مـؤمـنـون را از امیـرالمؤمنین اخـتـیـارش بـا خدا و عالمش در اختیار مرد میدانهای علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار کاش میشد یک علی وین ویژگیها آشکار
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
می سوخت در حرارت یک جلوه آفتاب سر بُرد از خـجـالت خود مـوج زیر آب دریـا شـنـیـد نـامش و از تـرس آب شـد خورشید پا برهنه زمین خورد از شتاب وصفش کسی نگفت وهزاران کتاب شد سطری نخوانده هیچ کسی زین همه کتاب کُلّی است مثل نور،ولی منحصر به فرد مـجـبـور روشـنـیـم و نـداریـم انـتـخـاب بنت اسـد رسـیـد و دعـا کرد کـای خدا! آمد برون ز کـعـبـه مـنـادای مـستـجـاب کعبه نداشت ظـرفـیـتِ جـلـوه این هـمه تصویر چون بزرگ ترآمد شکست قاب ما مست کرده ایم و به معراج می رویم از کـاسـه هــای لـم یَــلـدِ سـورۀ شـراب مـا را خـراب بــادۀ تـوحـیــد کـرده انـد جـمـع نـقـیـض را نـگـر؛ آبـادیِ خـراب آری بـزرگـتــر ز عـلـی نـیست آیه ای آری زلال تر ز عـلـی نـیست حـقِّ ناب سیـمـرغ، بی عـنـایت تـو مرغ خانگی مـرغی که با ولایت تو پر زنـد، عقـاب
: امتیاز
|
سرود ولادت حضرت علی علیهالسلام
شـیـعــۀ مــولا؛ چـهــره خــنــدان است جــشــن مـــیــلاد، شــاه مـــردان اسـت آمـده سـرور کـلّ عـالمیـن آمـده ابـالحـسن ابالحـسیـن انـشـاءالله بـا ایــن شـعــف وعـدۀ ما یک شب نـجـف دسته جـمـعـی همه ایوان طلا ذکر روحانی یا حـیـدر گوییم یا علی علی عـلـی را شـادی قلب ریحانه ی پیغمبر گـوییم یا علی علی علی؛حیدر مدد * یا علی علی علی؛حیدر مدد * یا علی علی علی؛حیدر مدد (۲) ******************************************************************* گـرچـه عـاصـی و، گـر گــنـه کـاریــم روز وانــفــســا؛ مـــا تــــو را داریـــم تو شفیع محشری مولامولا نور وقدر و کوثری مولامولا بــر هـمـۀ عـالــم ولــی مـولـود کـعـبـه یا عـلی کـعـبه بر قـدوم پاکت می نازد تا ابد به عشق تو دل می بازد نـور الله الـصـمد حـیــدر مـدد زادۀ بـنـت اســد حـیــدر مــدد یا علی علی علی؛حیدر مدد * یا علی علی علی؛حیدر مدد * یا علی علی علی؛حیدر مدد (۲) ******************************************************************* مـاه رحـمـت شـد، دل پـر از راز است بـــاب الـطــاف، ایــــزدی بـــاز اســت مـهربـان خـدا بـحـقّ عـلیٍ یــا الـهـنــا بـحــقّ عــلــیٍ کـن روزیّ این جـمـع ما هـم نـجـف و هـم کـربـلا راضی از ما بشود اگـر مولا این شود رضایت حیّ یـکـتـا زائر عـرش الـهـی مـیـشویم با نـوای یا عـلی و یا زهـرا یا علی علی علی؛حیدر مدد * یا علی علی علی؛حیدر مدد * یا علی علی علی؛حیدر مدد (۲)
: امتیاز
|
سرود ولادت حضرت علی علیهالسلام
ای نـگـار نـازنـیـن من ای پــنـاه آخــریـن مـن ای همیشه صاحب دلم یا امـیـرالـمـومنـین من نــام دلـنـشـیـن و پـاک تـو قــرار ما ای وصـیّ مـصـطـــفـی شـیـر خــدا ای ولایت تو حکم واجب الـوجـوب یـا ابـالـحــسـن مــدد یــا مــرتـضـی ای ایمانم، یا علی مدد *** ای قرآنم ، یا علی مدد *** ای سلطانم ، یا علی مدد یا مرتضی؛ یا علی مدد؛ یا مرتضی؛ یا علی مدد؛ یا مرتضی؛ یا علی مدد (۲) ************************************************************** تو مـسـیـحـای دل مـنی حلّ صدها مشکل منی من گـرفـتـار رخ توام با فـراقت قـاتــل مـنی لنگر و ستـون تویی به کـلّ عـالـمـین مـرد اول بــدر و خـیــبـر و حُــنــیـن توامیـر و رهبـری و شاه و سـروری ای نـگـار عـالــمـیـن یا ابا الـحــسـیـن حیدر مولا؛یا علی مدد***عشق زهرا؛یا علی مدد *** دریاب ما را؛یا علی مدد یا مرتضی؛ یا علی مدد؛ یا مرتضی؛ یا علی مدد؛ یا مرتضی؛ یا علی مدد (۲) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انبـیـا گشته اند مست جـام حـیـدری در سما صفدری؛ در زمین دلاوری تو شفیق پیغمبرانی *** تو به جسم دین عین جانی *** جد مولا صاحب زمانی ما گـدایان رحمت تو*** جـمـله مـداح هیبت تو*** جـان به قـربان غـربت تو حیدر مولا؛ یا علی مدد***حیدر مولا؛ یا علی مدد***حیدر مولا؛ یا علی مدد یا مرتضی؛ یا علی مدد؛ یا مرتضی؛ یا علی مدد؛ یا مرتضی؛ یا علی مدد (۲)
: امتیاز
|
سرود ولادت حضرت علی علیهالسلام
حـال دل حـور و ملک گـردیـده عـالی آمـد بـه دنـیـا حضرت مـولی الـمـوالی ذکرمحبین، نور و تبارک میـلاد مولا ، بادا مبارک بـر کـلّ مخـلـوقـان ولـی آمـد بـه دنــیـا نـجـل ابـوطـالـب عــلـی آمـد بـه دنـیــا بادا مبارک مقدم مولود کعبه ********************** تـفـسـیــر آیـات خــدا؛ آمـد خــوش آمـد جـان نـبـی مـصـطـفـی آمـد خـوش آمـد خاک حریمش،فخر وسعادت قرآن بخواند،وقت ولادت سیـمـای قـرآن در کـلام اوعــیـان است نـورعیانش را چه حاجت بر بیان است بادا مبارک مقدم مولود کعبه ********************** من که به عـشـق ناب حـیـدر مبـتـلایـم در اعــتـکــاف کــنــج ایــوان طـلایــم ذکریا حیدر، اوج عبادات برمعتکفها،روح مناجات یا رب به حـقّ شـیـعـیـان مـرتـضـایـی مـا را نـمـا بـا یــا عـــلـی کـربـبـلایــی بادا مبارک مقدم مولود کعبه
: امتیاز
|
سرود ولادت حضرت علی علیهالسلام
جـشـن مـیـلادِ شـمـس ولایـت شــد شـادی اهـل ولایت بـی نـهـایت شد سـاقی کـوثــر، مـولا عـلـی حـیـدر ای به عالَم تاج سر مولا علی حیدر **************************** چـشـم عـالـم شـد مـحـو تـمـاشـایش خانـۀ کـعـبـه مُـزیّـن بر قـدمهـایـش عـشـق نـاب او طـعــم عـســل دارد فـاطمه بنت ِ اسد گل در بـغـل دارد سـاقی کـوثــر، مـولا عـلـی حـیـدر ای به عالَم تاج سر مولا علی حیدر **************************** مــاهِ روی او شـد قـبـلـۀ مــقـصـود کعبه تا روز ابد نازد بر این مولود ای هـمـه جـانـهـا بـادا به قـربـانـش آیه های مـؤمـنـون گـلـواژۀ جـانش سـاقی کـوثــر، مـولا عـلـی حـیـدر ای به عالَم تاج سر مولا علی حیدر **************************** شـکــر للّه کـه؛ بـر او گـرفـتــاریـم ما تمسّک بر ولای مرتضی داریم زنــدگـی مــا شـد فــانــی عـشـقِـت آرزو داریم شویم قـربـانـی عشقِت سـاقی کـوثــر، مـولا عـلـی حـیـدر ای به عالَم تاج سر مولا علی حیدر **************************** با شـهـیـدان ما هـمراه و یکرنگیم با سعـودی هـا همه آمادۀ جـنـگـیـم ذکر ِ هر کی با ما یار و همراهه اشـــهــــد انّ عـــلـــیـــاً ولــــیُ الله سـاقی کـوثــر، مـولا عـلـی حـیـدر ای به عالَم تاج سر مولا علی حیدر
: امتیاز
|
سرود ولادت حضرت علی علیهالسلام
قلب شیعه ها دوباره،غرق شادی وشعف شد مرغ دل دوباره راهی،سمت ایوان نجف شد پیرو خـط رهـبــریـم تا نفس دارم حیدریم(۲) حیـدر، دلا رو کرده شیدا *** حیدر، امیر ملک اعلا *** حیدر، غلامتم به مولا علی علی مولا ؛ علی علی مولا (۲) ***************************** کاشکی تقدیرم رو آقا از حسین تو بگیـرم آخـرش بیام و پـای؛ ایـوان نـجـف بمیرم اهل مـذهب جعـفریم تا نفس دارم حیدریم(۲) حیدر، بی کس و بی پناهم *** آخر، تومیکنی نگاهم *** حیدر، تویی تو پادشاهم علی علی مولا ؛ علی علی مولا (۲) ***************************** ذکریا علی یا حیدر، شور وحال زندگیمه ازهمان روزای اول، آب بابای بچگیمه از غمای عالم بری ام تا نفس دارم حیـدریـم (۲) حیدر؛ تو شاهی من فقیرم *** حیدر؛ پیش تو سر بزیرم *** آخر؛ حاجتم و میگیرم علی علی مولا ؛ علی علی مولا (۲)
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
دنـیـای بیامــام به پـایـان رسیده است از قلب کعـبه قـبـلـۀ ایمان رسیده است وقتش رسیده تا به تن قـبـلـه جان دهند
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
بر بیت خـدا، نــور و صفای دگـر آمـد این کیست که در خانۀ حق بیخبر آمد؟ این نورخدایی است که نازل به حرم شد یا لطف نهان بود وکنون جـلوه گر آمد مهر است مگر، میدمد از رخنه دیوار؟ مـاه است مگر ،کز افـق کعبه بر آمد؟ سـر الله اعـظـم ، سبب سـجـده بـر آدم در قـبـلـه گه آخـر، ز پس پرده بر آمد سـر حـلـقـۀ خـلـقـت، پدر عالم هستی سر چـشمـۀ پـایـنـده عـلـم و هـنـر آمـد حسنی که پراکنده به هر دور و زمان بود مجموع به یک جا شد و با یک نفر آمد در بیت اَحد، قدرت حق، پرده برافکند ازبنت اسد، شیر صفت یک پـسر آمد محبوب خدا، نفس نبی، همسر زهرا معشـوق بـشر، باب شبـیر و شبر آمد جبریل امین، شهپر خود فرش زمین کرد چون عرش نشین،خسرو والا گهر آمد از مـقـدم او، باغ ارم گشت گـل افشان بر شاخه طـوبی، ز وجـودش ثـمر آمد افـراشـتـه شد، پـرچـم پیـروزی قـرآن کز جانب حق، آیت فـتـح و ظـفر آمد آمـد اســـد الله ، بـه هــواداری احــمــد خـورشـیـد جـمـال نـبـوی را قـمـر آمد پـویند ره کعبه، به یـادش همه عـشـاق بوسند حـجـر را چو لـبش در نظر آمد بی گفته ی او، هر قـلمی نای تهی بود از قـنـد لـب او، به سـخـنـها شکـر آمد هر گـز دگـران را نَبـُود جـای قیـاسش زیرا که عـلی، بر همه ابـرار سر آمـد گمراه چه آرد پس از این عذر گناهش؟ کز قـبـلـه برون، قـبـلـه نـمای بـشر آمد برخیز حسان،چنگ به دامان علی زن اکنون که تو را سایه رحمت به سر آمد
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
نشان آمدنت، روی کـعـبـه حک شده بود و صبر کعبه که لبریز از ترک شده بود دوباره کعبه ترک خورد؟! یا سر تو شکافت؟! از این پدیده ، زمان هم دچار شک شده بود شکاف کعبه،فدای سرت،چه سرّی داشت؟! نشان مرگ و تـولد، که مشتـرک شده بود ! در شکسته، لـگـد، گـریـه های در کـوچـه، غـمـی بـزرگ، به اندازه ی فدک شده بود
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
ای حرم دیدار روی حق تعالایت مبارک کـعـبـه امشب آفـتاب عالم آرایت مبارک ای صفا ای مروه ای هستی تجلایت مبارک ای حطیم ای حِجر ای زمزم تولایت مبارک فاطمه بر صورت مولا تماشایت مبارک رحمت للـعـالـمـین دیدار مولایت مبارک گوهر دریای تـوحـیـدت مبارک باد کعـبه دردل شب قرص خورشیدت مبارک باد کعبه امشب از زمزمه به کف ساغر بگیرید ای ملایک کعبه را مانند جان در بر بگیرید ای ملایک عیدی خود را ز پیغمبر بگیرید ای ملایک هرچه میخواهید از حیدر بگیرید ای ملایک ذکریا مولا علی از سر بگیرید ای ملایک از امیرالمؤمنین کوثر بگیرید ای ملایک سرخوشان زمزم فیض علی ساغرمبارک بر همه میلاد مولا سـاقـی کـوثـر مبارک دامن أمّ الـقـری امـشب أبـوالأیـتـام دارد مکه پیش از سال بعثت جلوۀ اسلام دارد یا حـرم آگـاهی از بشکستن اصنام دارد آسمان ازصورت خورشید بر کف جام دارد یا زمین از نور امشب جامۀ احرام دارد حـبّذا مولود مسعودی که حیدر نام دارد کعبه امشب بیت معمور امیرالمؤمنین شد مُلک هستی غرق در نور امیرالمؤمنین شد ای نبی را جانشین میلاد مسعودت مبارک عروه الوثقای دین میلاد مسعودت مبارک قـبـلـۀ اهل یقـین میلاد مسعودت مبارک خلق عالم را معین میلاد مسعودت مبارک مرشد روح الامین میلاد مسعودت مبارک یا امیرالمؤمنین میلاد مسعودت مبـارک ای حرم امشب اسد در دامن بنت اسد بین قـل هـو الله احـد مـرآت الله الـصـمـد بین گوهرعصمت گرفته در بغل دردانه امشب یا که زمزم را پُر از کوثر بود پیمانه امشب عارض مولا شده شمع و حرم پروانه امشب خانه دارد آبرو از روی صاحب خانه امشب این خبر کرده امیرمکه را دیوانه امشب میدهد بنت اسد را ذات حق ریحانه امشب ای امیرمکه با زمزم حرم را شستشو کن صاحب البیت آمده جان را نثار روی اوکن فاطمه بنت اسد قرص قمر آوردی امشب ماهی ازخورشید گردون خوبترآوردی امشب بر رسول الله قـرآنی دگر آوردی امشب نـخـل امـیـد محمد را ثمر آوردی امشب جان شیرین بر تن پیغامبر آوردی امشب حـبّـذا ای مادر مولا پسر آوردی امشب با وضو در بر بگیرش هستی پیغمبر است این هم علی،هم مرتضی،هم بوالحسن،هم حیدراست این بی تـولای عـلـی اسلام جـان دارد ندارد زهد کل رهروان بی او روان دارد ندارد خصم او جز در دل دوزخ مکان دارد ندارد هیچ پـیـغـام آوری خط امـان دارد ندارد! برمشام خویش بویی از جنان دارد ندارد حشر بی ظلّ لوایش سایه بان دارد ندارد کعبه شاهد باش من غیر از علی رهبر ندارم در دو دنیا دست از دامان حـیـدر بر ندارم چشم شوکعبه که بینی روی رب العالمین را گوش شو تا بشنوی آیات قـرآن مبین را نـطـق زیبای دل انگیز امیرالمؤمنین را صوت قرآن علی لبخند ختم المرسلین را بوسه های احمد وتبریک جبریل امین را عید اهل آسـمـان و شادی خلق زمین را ای حرم با ماه رخسار علی روشنگری کن یا علی قرآن بخوان و از محمد دلبری کن یا محمد شیر تو شمشیـر حی داورم من فاتح احزاب و بدر و قهرمان خیبرم من باطنم من ظاهـرم من اولم من آخرم من با تو در تنهایی و سختی وغم همسنگرم من کشتی توحیـد را در سایۀ تو لنـگـرم من حیدرم من، حیدرم من، حیدرم من، حیدرم من همچو قرآنت چراغی منجلی داری محمد بیم از دشمن مکن دیگر علی داری محمد یا محمد بازو و شمشیرمن در اختیارت من خدا را شیرم و زنجیرمن در اختیارت حمد من تهلیل من تکبیر من در اختیارت غـرش فـریـاد عالمگیر من در اختیارت هم قضا تسلیم، هم تقدیر من در اختیارت عزم من، تعجیل من، تأخیر من، در اختیارت پا به پای حضرتت اسلام را یار و معینم تو رسول اللّهی و من هم امـیـرالمؤمنینم آمدم توجان من باشی ومن جان تو باشم از ولادت تا شهادت تحت فرمان تو باشم در تمـام جـنـگ ها فـتـح نمایان تو باشم حـامـی دین مـبـیـن و یار قرآن تو باشم بین حق وبین باطل نور وفرقان تو باشم باغـبـان دائـم گـلـهـای خـنـدان تـو باشم آن چـنـان که حق مـرا یار پیمبر آفریده ذوالفـقـار حـیــدری را بهر حیدر آفریده ای تمام دین من مهر و تولایت علی جان ای دلم دریای نوری از تجلایت علی جان ای به قرآن مدح گفته حق تعالایت علی جان ای همه عالم فدای قد و بالایت علی جان ای خدا خوانده به کل خلق مولایت علی جان ای فراتر آستان از عرش اعلایت علی جان ای ولایت دین «میثم» جان میثم هست میـثم وای اگر از مرحمت فردا نگیری دست میثم
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
ما عـاشقیم و تا به قـیـامت یـگـانـه ایـم مــا از ازل بـرای ابـد عــاشـقـانـه ایـم ما مـوج می زنـیـم به طـوفـان عـاشقی دریـای احـمـریـم ولـی بی کـرانـه ایــم آواره ایم خـانـه به دوشـیـم بـی کـسـیـم ما چون کـبـوتـریـم که دنـبـال لانـه ایم دلبر نگـاهـمـان نـکـنـد گـریـه می کنیم چون خواب کودکانه پی هر بهانه ایـم حـتـی بـرای بـودن مـا آیـه آمـده اسـت ماهـا یـتـیـم و سـائـل ایـن آسـتـانـه ایـم ما را خــدا ز خـاک بـنـی هـاشـم آفرید پس تا ابـد بــرای هـمـین جـاودانـه ایـم با عشـق مـی پـریـم پـر و بـالمان دهید اشـکـی برای گـریـه امـسـال مان دهید گـنـبـد نشان بـده که بـرایت کـبـوتـریـم جـلـد حـرم شـدیـم بـرای تـو می پـریـم مــا مـومـن نـفـوذ نـگـــاه شـمـا شـدیـم یک لحظه بی نـگـاه شما بـاز کـافـریـم دور از شما شمایل مرداب می شـویــم وقتـی کـنـار دست شـمـایـیـم کـوثـریــم تو مـالـکـی و ما هـمـگـی بـنـده تـوأیـم تو حیدری و ما همه از نـسـل اشـتـریم تبـعـیـدی تـوایــم به صـحـرا رسیده ایم آقـــا اگــر قــبــول کـنـی مـا ابـوذریــم یک شب به قوم وخویش خودت سرنمیزنی دیـنـی اگـر حـسـاب کـنـی ما بـرادریم بـالا پـریـده ام پـر و بـال مـرا بـچـیــن خیلی بزرگمان بـکـنـی تـازه نـوکـریـم ما سـائـلـیـم وقت رکـوعت رسیـده ایـم انـفـاق کـن ولـی خــدا یــا ابـاالـکـریــم ما بـنـده زاده ایـم تـو چـاکـر قـبـول کن از نـسـل قـنـبـریـم تو قـنـبـر قـبـول کن غم در کـنار چـشـم شما شـاد مـی شـود یعنی خـرابـه هـا به تـو آبــاد می شـود دنیا به یمن روی شما در تحرک است حتی نسیـم هم ز شـمـا بــاد مـی شــود آواز خــوان دکّــه خــیــاطــی مــحــل با یک نـفـس ز کام تو ارشاد می شود هرکس اسیرعشق تو بود است یا علی از قـیــد و بـنــد عـالـمی آزاد می شود شــــاگــرد روز اول درس مـحــبـتــت با اولـیـن کــلام تـو اسـتــاد مـی شــود با یک اشاره ات همه شمشیر می کشیم وقتی که پیر حضرت مـقـداد می شـود حـالا مُـریـد صـبـر تـوأم یـا ابـالـحـسن ای پیرِ درد و غصه و غم، یا ابالحسن ای کعبه از حضور شما مـفـتـخـرترین مکه به یـمن شخص شما معـتـبـرتـرین کعبه برای روی شما سینه اش شکست تو قلب شهر مکه شدی یا جـگـرترین؟ قبل از نزول، ترجمه مـومـنـون شـدی در آیه های حضرت حق مستـقرتـرین پـیـروز تــا هـمـیـشـهٔ هـر غــزوه اُحُـد ای سینه ات برای مـحـمـد سـپـرتـریـن از بس علاقه داشت محـمد به روی تو دامــاد او شـدی و بـرایـش پـسـرتـرین هر روز ما برای شما جـشـن می شود هر روز مـا بـرای شـمـا ای پـدرترین آواره بــوده اند چه بـسـیـار در پی ات ما هم برای عشق شما در به در تـرین امشب بیا و آیه ای از مومنـون بخوان حزب خدا شدی و هم الغالبون بخوان
: امتیاز
|